تشکل صادر کننده: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
تاریخ صدور: ۲۹ آبان ۱۳۹۷
به نام خداوند جان و خرد
با سلام
جناب وزیر!
می دانید فرهنگیان در اعتراض به برنامه ها و سیاست های وزارتخانه تحت تصدی شما با استفاده ازحقوق مدنی خود در ماههای مهر و آبان ۹۷ با فراخوان شورای هماهنگی، تحصن کردند اما به جای پاسخ به مطالبات بحق آنها، نهادهای امنیتی بویژه وزارت اطلاعات و حراست آموزش و پرورش ، اقدام به احضار، تهدید،، سرکوب و دستگیری فعالان صنفی نموده، حداقل ۱۳ معلم را بازداشت، بیش از ۳۰ نفر را احضار و بازجویی و حدود ۱۰۰ نفر را تلفنی تهدید نمودند.
آقای بطحایی !
گرچه بخوبی می دانید که علی رغم فشارهای امنیتی، تحصن چقدر گسترده بود، با این وجود این نامه را بصورت سرگشاده خدمت شما می نویسیم تا همگان بدانند ما حجت را بر شما تمام کردیم. برای آنکه این نامه، مستند باشد، همه وعده های شما از آغاز صدارتتان را نادیده گرفته و فقط به قول ها و سخنان شما در جلسه حضوری شهریور ماه با نمایندگان شورای هماهنگی بسنده می کنیم. امیدواریم حرف هایتان را فراموش نکرده باشید. لذا بخش هایی از سخنان تان در نشست مزبور را یاد آوری می کنیم :
در آن جلسه بعد از شنیدن( به ظاهر ) خواسته های فرهنگیان، فرمودید : “کاش بنده را به جای وزیر، معلم خطاب می کردید و … “
از همین منظر و به دلیل آنکه درعمل ثابت کرده اید که با مولفه های معلمی بیگانه هستید ما در هیچ جای این نامه شما را به عنوان یک معلم مورد خطاب قرار نمی دهیم بلکه شما به عنوان یک مسئول طراز اول که حداقل در بیست سال اخیر درسطوح اول مدیریت کلان حضور داشته اید مخاطب ما هستید. کافی است از سر انصاف، عملکرد خود را نقد کنید تا معلومتان شود که هر سر تراشیده ای نشان از قلندری نیست.
شما در دیدار مزبور بر ضرورت وجود تشکل های صنفی و آزادی معلمان در تشکل یابی تاکید ورزیدید و وجود آنها را ارزشمند شمردید.
اکنون سوال آن است که : پس چرا در آموزش و پرورش، فضای فعالیت برای تشکل های صنفی و امکان تشکل یابی برای معلمان تا این اندازه تنگ و ناامن و هزینه آور است؟
به نظر می رسد موضع سیاستمدارانه و سکوت توهین آمیزشما نسبت به تحصن مهر و آبان ۹۷ باعث شد تا معلمان بدانند منظور شما از تشکل،، محفل هایی هستند که شما را در حفظ منصب وزارت و مانایی در هرم قدرت، یاری می نمایند نه آنهایی که خواسته های فرهنگیان را نمایندگی می کنند. در همین کنش اعتراضی، تفاوت هدف گذاری و عملکرد تشکل های صنفی با تشکل های سیاسی بخوبی خود را نمایان کرد و معلوم شد که هریک چه کارکردی دارند.
شما درهمان جلسه در مورد “عدم وجود فضا برای تشکل های صنفی” گفتید و تاکید نمودید ” فرهنگ حاکم بر کشور ما دائما تشکل ها را پس می زند و آنها را تهدید می کند” و ادامه دادید ” این وهنی که در فرهنگ کشورمان وجود دارد مهمترین مانعی است که نتوانیم از ظرفیت تشکل ها استفاده کنیم”
اگر شرایط امروز ضد تشکل یابی است دولت و کسانی که این اوضاع را رقم زده اند باید پاسخگو باشند. همه دولتهای چهار دهه اخیر، تشکل یابی معلمان را بشدت سرکوب کرده اند و به یاری صدا و سیمای انحصاری، تمام توش و توان خود را برای بایکوت مطلق آن به کار برده اند متاسفانه نمایندگان ملت هم در قالب کارگزاران قدرت با ایجاد خلا در قانون و چشم بستن بر رسالت خود دراین خرق دمکراسی، کم نگذاشته اند.
نگاهی اجمالی به سرنوشت تلخ و غریبانه تشکل های صنفی فرهنگیان در دولت های نهم تا دوازدهم به عنوان معدل و نماد سایر دولت ها نشان می دهد جنس تفکر سیاسی دولت در سیاست گذاری آن در قبال آموزش و پرورش و تشکل های معلمان، تفاوت چندانی ندارد. زیرا در نگرش بدنه قدرت نسبت به این موضوع، آموزش و پرورش باید ضعیف و درمانده باشد و فعالان صنفی فرهنگی نیز باید اسیر نگاه های امنیتی و برخوردهای قهری و زندان و تبعید باشند.
آقای وزیر !
در مورد مداخله غیرقانونی سپاه در مورد بازداشت و پرونده سازی برای فعالان صنفی، در دیدار شهریور گفتید “ما نسبت به عملکرد نهادهای خارج از دولت دستمان بسته است اما در داخل دولت اینگونه نیست” پس لطفا از وزیر اطلاعات دولت محترم بپرسیدکه چرا به صورت غیرقانونی معلمان را بازداشت کرده اند؟ چرا به فعالان صنفی اتهام اخلاقی و ناروا می زنند؟ آیا این عملکرد در حوزه تامین امنیت جامعه است یا ایجاد ناامنی در میان بخش بزرگی از آحاد ملت با هدف دست برداشتن معلمان از حقوق صنفی شان؟
اگر آقای وزیر اطلاعات حاضر نیست به شما جواب دهد از مسوول حراست که زیر مجموعه شماست بپرسید چرا به زشت ترین و مبتذل ترین شیوه ها تلاش می کنند که معلمان را از احقاق حقوشان گریزان و ناامید کنند؟
اگر هنوز مانند شهریور ماه از عملکرد دولت در حوزه امنیت و حراست های زیر مجموعه خود دفاع می کنید و معتقدید “برخورد حراست ها کمتر شده “
نظرسنجی و آمارگیری کنید، تا وارونگی برداشت تان محرز شود و بیش از این امنیت روانی معلمان را به مخاطره نیندازید.
آقای وزیر!
در جلسه شهریور ماه؛ شما از یک استراتژی جدید در آینده نزدیک، سخن به میان آوردید. حتی لحنتان طوری بود گویی رازی را برای اولین بار مطرح می کنید.
مشتاقانه منتظر بودیم که از این استراتژی، پرده برداری کنید
وقتی #طرحمعلمتمام_وقت را برای جبران بحران کمبود معلم رونمایی نمودید همگان دیدند که استراتژی شما یک تاکتیک متفاوت برای استثمار معلمان است و این طرح به قدری ضد منافع معلمان و علیه مصالح آموزشی کشور است که از این جنبه در ۴۰ سال گذشته جدید و بی نظیر است.
وقتی وزیر آموزش و پرورش که باید مغز متفکر چشم اندازهای توسعه باشد، به عنوان مجری چشم و گوش بسته سازمان مدیریت و برنامه و بودجه و برنامه های عافیت سوز و عموما محکوم به شکست امثال نوبخت عمل می کند، باید هم فرهنگیان انتظار خلق چنین برنامه هایی را داشته باشند. باید هم آموزش و پرورش، عرصه بی هزینه همه سیاست های انقباضی دولت و بدنه قدرت باشد. باید هرروز بیش از پیش شاهد فربه شدن نهادهای حاکمیتی و تحقیر تعلیم و تربیت باشیم.
آقای بطحایی!
شما در آن جلسه گفتید که حاضرید
برای رفع موانع فعالیت تشکل ها، با وزارت کشور صحبت کنید ولی برخوردهای اخیر دولت با معلمان و تشکل های صنفی نشان می دهد گفتگوهای شما در راستای محدودیت بیشتر تشکل ها و سرکوب گسترده فعالان بوده است.
تشکل های صنفی در روز جهانی معلم امسال، در تدارک همایش بودند اما دریغ از کوچکترین همکاری از سوی زیر مجموعه شما و وزارت کشور.
جناب وزیر!
چگونه است که هم در فرمایشهای شهریور شما و هم در احضارها و بازجویی های فعالان صنفی توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، به صورت هماهنگ و پیوسته بر شرایط حساس کشور و تنگناهای موجود تاکید می کنید و تحمل تبعات این تنگناها را همواره ارث محتوم فرهنگیان می دانید؟ آیا فکر نمی کنید تاریخ مصرف این نمایش سیاه بازی گذشته باشد؟ آیا فکر نمی کنید دلیل وضعیت تلخ کنونی بیش از هرعاملی، بحران مدیریتی کشور باشد؟
از بُعد امنیتی این فعالان صنفی نیستند که امنیت ملی را به مخاطره میراندازند که درس معلم درس انسان دوستی و عشق به وطن است، بلکه سیاست گذاری های انحصارجویانه و مدیریت های نابخردانه است که امنیت و اقتدار کشور را دستخوش پیامدهای مخرب و ویرانگر می کند.
آقای وزیر!
به عنوان ختم کلام ، این نامه گلایه نیست، زیرا ما معلمان تحولخواه و عدالت طلب، اراده کرده ایم طرحی نو در سپهر آموزشی و اجتماعی کشور در اندازیم تا بر اساس آن بتوان دانش آموزانی آزادیخواه،، عدالتجو، پرسشگر، خلاق، منتقد، کوشا، شجاع، مسئولیت پذیر، وطن دوست و … تربیت کنیم.
معلمانی که خود به صفت آزادگی، آزادیخواهی، عدالتجویی و ستم ستیزی آراسته نباشند، نمی توانند شهروندانی تربیت کنند که شایسته زندگی انسانی باشند.
از این منظر به عنوان اتمام حجت رو به شما و خطاب به تمام مسئولان می گوییم :
اگر روند فعلی پرونده سازی و سرکوب بازداشت معلمان متوقف نگردد و اگر زندگی و معیشت معلمان همچنان مورد هجمه برنامه های شما قرار بگیرد و هر روز بیش از پیش کیفیت آموزشی افت کند و کودکان بیشتری بخاطر برنامه های پولی سازی آموزش از مدرسه به سمت خیابان و بازار کار طرد گردند ما چاره ای جز اعتراض نداریم. در اصل این شما هستید که با سلب حق تشکل یابی مستقل به ما تحصن و تجمع و اعتراض را تحمیل می کنید. وظیفه ما دادن راهکار به شما نیست کلی مشاور و کارشناس در دستگاه عریض و طویل شما وجود دارد که بابت ارایه راهکار از دولت حقوق می گیرند وظیفه ما بیان مطالبات صنفی معلمان و نیازهای آموزشی دانش آموزان و انتقال آنها به مسئولان است. و همانطور که باب گفتگو و مذاکره با نهادهای مسئول برای شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران باز است راه اعتراض، تجمع و تحصن نیز گشوده است. این شما هستید که می توانید انتخاب کنید.
بعنوان وزیر آموزش و پرورش وظیفه دارید به وعده های خود عمل کنید:
دفاع از حقوق معلمان و آزادی معلمان زندانی از وظایف بی چون و چرای شماست.
تأمین بودجه عادلانه برای تحقق مطالبات صنفی و آموزشی وظیفه ی اصلی شماست.
چنانچه این خواسته ها محقق نشوند، این شما هستید که فراخوان اعتراضات بعدی را صادر کرده اید نه ما. بباید چاره ای دیگر اندیشید.