تشکل صادر کننده: انجمن صنفی معلمان کوردستان
تاریخ صدور: ۲ اسفند ماه ۱۴۰۲
هەزار قەیران بایدە تۊشم هەر کوردم و کوردی ئۊشم
روز ٢١ فوریە (٢ اسفند) از طرف یونسکو بە عنوان روز جهانی زبان مادری بە انگلیسی Internaional Mother languge day نامگذاری شدە است. علت نامگذاری_ در سال ١٩٥٢ دانشجویان دانشگاە داکا و دانشجویان دانشکدە پزشکی بنگلادش کە در آن زمان پاکستان شرقی نامیدە میشد تظاهرات مسالمت آمیزی را برای بە رسمیت شناختە شدن زبان بنگالی در کنار زبان اردو کە زبان رسمی پاکستان بود راە انداختند اما با دخالت و حملە پلیس پاکستان، تظاهرات بە خشونت کشیدە شد و تعدادی از دانشجویان بە دست پلیس کشتە شدند. در سال ١٩٩٩ بە منظور کمک بە تنوع زبانی و فرهنگی این روز نامگذاری شد و در سال ٢٠٠٨ مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز این سال را سال جهانی زبانها اعلام کرد.
در صد سال گذشتە و با تثبیت حکومت مرکزی در ایران زبانهای ملل غیر فارس بە حاشیە راندە شدند و زبان فارسی بە عنوان زبان رسمی در ادارات، رسانەها و زبان سیاست تحمیل شد و سیاست یک زبان_یک فرهنگ امر مسلم و رایجی گردید. اسنادی از دورە پهلوی دوم در سالهای اخیر فاش شد کە بە آموزش و پرورش مناطق غیر فارس زبان دستور اکید دادە بودند کە دانش آموزان را از سخن گفتن بە زبان مادری منع کنند و معلمان هم جز با زبان فارسی با آنها سخن نگویند.مشخصا هدف غایی این سیاست یکسان سازی و ذوب ملل دیگر در زبان و فرهنگ قوم مسلط است.
سلطە زبان فارسی و بە حاشیە راندن دیگر زبانهای ملل غیر فارس محدود بە دورە پهلوی نبود و دولتهای پس از انقلاب ٥٧ یکی پس از دیگری با نادیدە گرفتن حقوق زبانی دیگر ملتها ادامە دهندە همان روند قبلی شدند، علیرغم اینکە اصلی تحت عنوان اصل پانزدهم در قانون اساسی گنجاندە شدە بود کە بر آموزش زبان مادری در کنار زبان فارسی تاکید داشت، اما همین امکان حداقلی هم تحقق نیافت و سیاست حاکمیت در جهت تضعیف زبانهای مادری غیر فارس و محدود و محصور نمودن آنها تا حدودی بصورت یکنواخت ادامە پیدا کرد.
بر اساس تحقیقات علمی و دادەهای آماری متقن مشخص شدە کە، محروم نمودن کودکان از آموزش بە زبان مادری لطمات جبران ناپذیری بە شخصیت، عواطف و احساسات آنها میزند و چنانچە مبرهن است بیشترین آمار ترک تحصیل و ضعف نمرات امتحانی دانش آموزان در مناطق دو زبانەای گزارش شدە کە از امکان بهرەگیری از زبان مادری محروم هستند.
تاکید بر آموزش زبان فارسی و ایجاد مانع برای آموزش زبان مادری دیگر ملل در ایران در واقع پی گرفتن سیاست انکار، آسیمیلاسون فرهنگی و زبانی غیر فارس زبانان است و تلاشی است در جهت ایجاد امپراتوری زبان فارسی و گسترش همەجانبە آن در مناطق غیر فارس زبان با مقدس شمردن آن و تنزل دیگر زبانها بە سطح زبان محلی و بومی، در حالیکە این زبانها نزد گویشوران خود رسمیت دارند.
متاسفانە در تحمیل زبان فارسی و تقدیس آن نە تنها ناسیونالیستها و پان ایرانیستها و طرفداران یکسان سازی فرهنگی نقش داشتند بلکە برخی خوانشهای ناصواب در مناطق غیر فارس زبان هم این مطالبە سیاسی، حقوقی، فرهنگی و انسانی را امری حاشیەای تلقی میکرد مبادا تاکید بر زبان مادری با منافع طبقاتی تودەهای مردم در تناقض باشد. دیگر اینکە اساسا نگاە این طیف بە زبان تقلیل گرایانە بود/هست چون زبان از نگاە آنها جز وسیلەای ارتباطی بین افراد نیست در حالیکە زبان نەتنها فراتر از یک ابزار ارتباطی است، بلکە ابزار سیاست و سلطە هم هست و ضمنا” شاخص بسیار مهمی برای دموکراتیک بودن یا غیر دموکراتیک بودن یک حکومت قلمداد میشود. زبان اولین سنگر و سپر دفاعی است در برابر فرهنگ و زبان مسلط کە با شکستن این سد زمینە شکست در سایر جنبەهای فرهنگی و ذوب کامل یک ملت در ملت فرادست حاصل میشود.