تاریخ صدور : ۲۲ مهر ۱۴۰۳
تشکل صادر کننده: کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
دیرگاهی است که گویا در دستگاه قضای این سرزمین جایگاه شاکی و متشاکی عوض شده و شاکیان نسبت به برخی امور، خود متهم و محکوم میشوند؛ به گونهای که آثار شرم را حتی میتوان از پشت چشمان فروبسته فرشته عدالت، در چهره و چشمانش مشاهده کرد.
در سال ۱۴۰۱ و با اوجگیری جنبش آزادیخواهانه در کشور که زنان نقش برجستهای در آن داشتند و دانشآموزان دبیرستانی بهویژه دختران دانشآموز در رساندن پیام آن فعال بودند، حرکتهای مشکوکی در تعدادی از دبیرستانهای عموما دخترانه شکل گرفت که به مسمومسازی یا شیمیاییسازی مدارس موسوم شد. از جانب دستگاه تبلیغاتی حکومتی، ابتدا این حملات بهعنوان حادثه مطرح شد و تلاش شد بیاهمیت تلقی شود و به ظاهر بیتفاوت از کنار آن عبور کند. در خبری هم اعلام شد که چند نفر در این رابطه بازداشت شدهاند، اما تکرار و تداوم حملات تا آنجا پیش رفت که در مقطعی حتی بالاترین رده حکومت را نیز به واکنش برانگیخت و تهدید آمران و عاملان، که هیچگونه اغماضی در کار نخواهد بود. اگرچه این امر نیز کارساز نبود اما پس از آن در چرخشی آشکار، پروژه انکار در دستورکار دستگاههای تبلیغاتی کلید خورد و در حالی که افکار عمومی منتظر پیگیری دستگاههای امنیتی و اعلام نتایج آن بود، کل ماجرا و سازمانیافته بودن آن بهطور کلی انکار شد؛ تلاش شد مانند بسیاری موارد دیگر بهجای حل مسئله، صورت مسئله پاک شود. این همان لحظهای بود که شاکیان و معترضان این واقعه اعم از دانشجو، معلم و… در جایگاه متهم نشانده شدند و محکوم به زندان. #ضیاء_نبوی، #هستی_امیری و اکنون #محمد_حبیبی عضو هیئت مدیره و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران؛ تنها به دلیل اعتراض کردن به عدم پیگیری این موضوع با وجود تکرار آن و مشکوک بودن این موضوع و مهمتر، خطری که میتواند تهدید بزرگی برای سلامت و جان مردم این سرزمین در حال و آیندهشان باشد، متهم و محکوم شدهاند.
کانون صنفی معلمان ضمن حمایت کامل از مواضع سخنگوی خود، اعلام مینماید تایید حکم حبس برای محمد حبیبی در این پرونده، صدور حکم اخراج برای #اسماعیل_عبدی پس از حدود ۹ سال زندان، تداوم پروندهسازیها برای فعالان صنفی و مدنی، مانعتراشی برای بازگشت به کار برخی معلمانی که حکم اخراج یا انفصالشان توسط دیوان عدالت نقض شده و تمامی موارد از این دست، بیانگر تداوم تحجری است که در نهادهای قدرت رسوب کرده و مدام به ما یادآور میشوند قرار نیست در بر پاشنه دیگری بچرخد و همچنان خستگیناپذیر با تیشههای تیزشان مشغول گسستن کامل رشتههای نازک باقیمانده پیوند میان ملت به ستوه آمده با حکومت هستند.